امروزه سواد به خواندن و نوشتن محدود نمی شود، بلکه سواد به معنای واقعی آن در جامعه ای باسواد و مکتوب و همچنین دانش کامپیوتر و انگلیسی است. آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران از کلاس اول راهنمایی شروع می شود.
دانشجویان 5 سال است که این زبان را می خوانند، اما از آنجایی که آموزش زبان انگلیسی در ایران برنامه ریزی شده است و معیارهای خاصی برای تحصیل زبان بین المللی در کشورهای دیگر را ندارد، بنابراین امروزه فارغ التحصیلان دارای مدرک دکترا و فوق لیسانس و … هستند.
انگلیسی را خوب صحبت نمی کنند. هر ساله هزینه های هنگفتی برای آموزش زبان انگلیسی در سیستم آموزشی ایران صرف می شود، اما متاسفانه نتیجه ای که باید آموخته شود نامطلوب است. آمارها نشان می دهد که کمتر از پنج درصد ایرانی ها می توانند انگلیسی صحبت کنند.
آموزش زبان انگلیسی با در نظر گرفتن ویژگی های این درس همواره با مشکلات و سوالاتی همراه بوده است و بیش از همه برای معلمان آن که ارتباط مستقیم با آموزش دارند ملموس است.
مهم ترین دلیل این امر این است که روش تدریس در مدارس ما قدیمی است و اگر سال ها را پشت سر بگذاریم، کیفیت یادگیری دانش آموزان تغییر نمی کند. بنابراین به غیر از منابع مالی و انسانی صرفاً هیچ منفعتی برای دانشجویان و جامعه نخواهد داشت. منسوخ شده و مورد استفاده قرار نگرفته است و جهان در حال حاضر از جدیدترین روش ها برای یادگیری زبان دوم استفاده می کند.
زمانی که انسان زبان مادری خود را یاد می گیرد ابتدا جمله ای را می شنود و سپس صداها را در می آورد و سپس این صداها به کلمات و صداهای ناقص تبدیل می شود، سپس کلمات صحیح می شوند و در نهایت جملات کودک به جمله تبدیل می شود. او می سازد و بنابراین کودک زبان مادری خود را یاد می گیرد. این سیستم یادگیری توسط زبان شناسان برای یادگیری زبان پیشنهاد می شود، اما در دوره جهت گیری شاهد آن هستیم.
با روش تدریس فعلی، از روز اول یادگیری الفبا و سپس لغات به صورت مکتوب آموزش داده می شود که دیگر کاربردی ندارد. زبان شناسان بر چهار مهارت صحبت کردن، شنیدن، خواندن و نوشتن تاکید دارند. این چهار مهارت باید در دو هفته اول آموزش به ترتیب مورد استفاده قرار گیرند و مربیان باید با تصاویر فلش کارت آشنا با دانش آموزان کار کنند و سپس عبارات ساده و سپس پرسش و پاسخ را آموزش دهند.
شش تا ده درس اول کتاب دوم را می توان با استفاده از مکالمه و بدون مراجعه به کتاب آموزش داد، بدون اینکه دانش آموزان متوجه شوند که معلم در حال تدریس کتاب است. در این صورت دانش آموز می تواند موارد فوق را مطالعه کرده و در او انگیزه یادگیری ایجاد کند.
به این ترتیب ما پایه و اساس مناسبی برای یادگیری زبان ایجاد کردیم. اگر این روش در دبیرستان هم اجرا شود مشکل زبان تا حد زیادی حل می شود. روش های جدید مستلزم فعالیت بیشتر معلم و دانش آموز است و نیاز به وسایل کمک آموزشی دارد و اگر آموزش و پرورش ما این امکانات را مهیا نکند معلمان با روش های قدیمی و قدیمی تدریس می کنند.
نگه داشتن یک رشته کلمات، یادگیری زبان نیست. یادگیری زبان باید با ارتباط و درک همراه باشد. در برخی از کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین که زبان انگلیسی زبان مادری نیست، معلمان انگلیسی با ایجاد همدلی و صمیمیت با دانش آموزان، کیفیت آموزش را بهبود می بخشند. گاهی دیده می شود که معلم برای فهمیدن درس همراه با دانش آموزان به طبیعت و جنگل رفته و در میدان، در جامعه ای صمیمی و صمیمی زبان را یاد می گیرند.
ابتدا باید شرایط، نقاط ضعف و قوت موجود را به خوبی درک و تحلیل کرد و سپس بر اساس استعدادها و شرایط بومی احتمالی مشکلات موجود را حل کرد. ذیل داشتن تعداد زیادی دانش آموز در کلاس. افزایش تعداد زبان ها طبیعی است.
دانش آموزان شرکت کننده در کلاس اثربخشی آن را کاهش می دهند. بدیهی است که این مشکل برای دوره های دیگر نیز هست، اما برای درسی مانند زبان انگلیسی مشکل سازتر است و انجام برخی از تکنیک های یادگیری را دشوار یا حتی غیرممکن می کند.
استفاده از روش های تدریس کهن و بی توجهی به روش های نوین تدریس در کتاب های درسی زبان. انگلیسی، و همچنین در درس های انگلیسی در مدارس. در دنیای امروز، محققان آموزش زبان به طور مداوم بر روی روش های برنامه ریزی موجود برای آموزش زبان کار می کنند.
شما می توانید دایره لغات خود را به چند روش آسان گسترش دهید. روی یک کارت فهرستی از 25 کلمه ای که دوست دارید یاد بگیرید بنویسید. حتماً معانی این کلمات و همچنین یک یا دو مثال از آنها را برای تمرین استفاده از آنها جستجو کنید. به یاد داشته باشید که چگونه از یک کلمه خاص در یک موقعیت خاص استفاده کنید. لیست کلمات را به 5 بخش تقسیم کنید (هر بخش 5 کلمه دارد) و روزی 5 کلمه بخوانید.
سعی کنید هر بار که معنای آنها را گزارش می کنید، نمونه های جدیدی را به لیست خود اضافه کنید. این باعث می شود که تقریباً هرگز آن کلمه را فراموش نکنید. در روز دوم قبل از شروع، سعی کنید 5 کلمه اول را به خاطر بسپارید و آنها را یادداشت کنید. و سپس کلمات روز دوم را بخوانید. به مدت 5 روز ادامه دهید. دایره لغات روز قبل را مرور کنید و سپس به سراغ کلمات روز جدید بروید. در روز ششم سعی کنید کل واژگان 5 روز قبل را به خاطر بسپارید و رعایت کنید.
در نهایت، روند پیشرفت خود را بررسی کنید و اگر با این تکنیک احساس راحتی می کنید، می توانید از آن برای یادگیری بیشتر استفاده کنید. اگر از این روش استفاده کنید، پیشرفت چشمگیری در دایره لغات خود خواهید دید. هرگز کلماتی را که به این شکل حفظ کرده اید فراموش نمی کنید.