توضیحات
زمان سال ۱۹۲۸ است و در کوههای برفپوش قرهقوم در هندوستان کوهنوردی با گویی درخشان برخورد کرده و بعد از تماس دستش با آن از هوش میرود. زمانی که به هوش میآید، گوی ناپدید شده و زخمی بر روی دست وی باقی ماندهاست.
زمان حال: دکتر هلن بنسن استاد دانشگاه پرینستون و تعدادی دانشمند دیگر به سرعت توسط مأموران امنیتی گردآوری میشوند. هدف از این کار طراحی نقشهای برای نجات انسانها از برخورد با جسمی است که با سرعتی معادل سی هزار کیلومتر در ساعت به سوی زمین نزدیک میشود و در کمتر از یک ساعت بعد به منطقه منهتن نیویورک اصابت خواهد کرد.
زمان کم است و کاری از دست دانشمندان ساخته نیست. دانشمندها به همراه گروهی از مأموران دولت سوار بالگردها شده و منتظر برخورد میمانند. شیئی ناشناس در ساعت مقرر به منهتن نزدیک شده، اما به آرامی در پارک مرکزی نیویورک فرود میآید. دانشمندان که دریافتهاند این شیئی -گویی درخشان و عظیم- بشقاب پرندهای سرنشیندار است، با حضور در آنجا سعی در شناسایی و تماس با سرنشینان آن میکنند. بیگانهای از گوی خارج میشود و برخوردی آشتیآمیز دارد، اما شلیک عجولانه یک سرباز و زخمی شدنش پایانی ناخوش به این ابراز دوستی میدهد. به دنبال این این رخداد روباتی غولپیکر به نام گورت از گوی خارج شده و تمام سلاحها را از کار میاندازد.
دیدگاهها (0)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.