توضیحات
با صدای زنگ کلیسا شروع می شود . بچه ها در حال خواندن آواز در نوانخانه جان گریر به همراه مدیر نوانخانه (خانم لیپت) بودند جلوی پنجره کلاس نوانخانه یک خانواده بودند که بچه آنها عروسکی زیبا در دست داشت و مادر و پدرش همراه آن بودند و او را بغل می کردند و با مهربانی با بچه خود صحبت می کردند.یکی از بچه های کوچک نوانخانه به نام امیلی ، از پنجره این صحنه ها را می دید و بسیار غمگین شده بود و با خود فکر می کرد. جودی ابوت شخصیت اصلی داستان بابا لنگ دراز هم بعد از دیدن امیلی متوجه پنجره شد ، و غرق رویا شد و دلش برای خودش و همکلاسی هایش سوخت در حالی که دخترکوچک به نام “جودی ابوت ” داشت این رویاها را در پنجره نوانخانه میدید. ناگهان رویاهاش قطع شدند و دلیلش اذیت پسران بیرون نوانخانه بود که قورباغه ای را جلوی پنجره کلاس گرفته بودند تا جودی را اذیت کنند.
دیدگاهها (0)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.